همشهری آنلاین- زهرا رفیعی: سیلهایی که در سیستان و بلوچستان آمد و تصاویری که در فرودگاه دوبی منتشر شد، نمونههایی از پدیدههای کاملا طبیعی هستند که بهدلیل آماده نبودن زیرساختها، خسارات مالی فراوانی برجای گذاشتند. به اعتقاد رضا شهبازی، مدیرکل دفتر مخاطرات زمینشناسی، مهندسی و زیستمحیطی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور در شرایطی قرار داریم که پدیدههایی مثل سیل را دیگر نباید مخاطره بدانیم؛ چراکه این پدیده براساس روندهایی که از سال ۹۷ شروع شده، به هنجار ایران تبدیل شده است و این ما هستیم که باید خود را با «نعمت سیل» سازگار کنیم.
آیا بارشهای اخیر را میتوان یک پدیده ناشی از تغییرات اقلیمی دانست؟
الگوهای بارشی کشور تقریبا از ۶-۵ سال پیش، تغییرات اساسی پیدا کرده است. از اسفند سال۹۷ تاکنون درحالیکه بهصورت عمومی شرایط خشکسالی را در کشور تجربه میکنیم، به ناگهان با سیلهای خیلی شدیدی که خسارتهای زیادی به بار میآورند مواجه میشویم. بهعبارت دیگر در عینحالکه کمبود آب داریم، در مناطقی که انتظار نمیرود، حجم بسیار زیادی آب در یک بازه زمانی بسیار کوتاه رواناب میشود. اگر الگوهای وقوع رخدادهای جوی را پیدا و خود را آماده بهرهبرداری از آن نکنیم و تطابق نپذیریم، نعمت سیل به «مخاطره» تبدیل میشود.
آیا الگوهای بارشی قابل پیشبینی هستند؟
وقتی در یک بازه زمانی، الگویی تکرارشونده را میبینیم، کمکم در بازه زمانی بلندمدت میتوانیم «روند» آن پدیده را پیشبینی کنیم. درواقع از تکرار الگوهاست که روندها قابل شناسایی است. شاید الان نتوانیم پیشبینی کنیم که در تیرماه چه اتفاقی میافتد، ولی وقتی به سابقه بلندمدت بارشهای تیر و مرداد توجه میکنیم، یعنی سابقه سیلابهای شمال تهران، امامزاده داوود و جاده چالوس و... را رصد میکنیم، آن وقت میتوانیم انتظار داشته باشیم که در فصلهای نامتعارف سیل داشته باشیم. ما در شرایطی قرار داریم که دیگر باید خود را با چنین روندهایی سازگار کنیم. هنوز برای پیشبینی دقیق زود است. وقوع پدیدههایی مثل سیل طالقان در اسفند۹۷، سیل۹۸ در لرستان، خوزستان و گلستان یا سیل اخیر سیستان و بلوچستان از این پس دیگر نباید برای ما عجیب باشد. ما فقط باید خود را با آن سازگار کنیم.
مواردی که اشاره کردید، ناشی از تغییرات آبوهوایی هستند یا نتیجه دستکاری انسان؟
هر دو؛ بهطور مثال تا زمان بهرهبرداری از بزرگراه خرمآباد به اندیمشک اتفاق جوی خاصی نمیافتد. با بروز سیلهای ۱۳۹۸، تازه ناپایداری دامنههایی که با ساخت این جاده دستکاری شدهاند، خود را نشان میدهند.
در سیلاب امامزاده داوود هر دوی این عوامل شدت تخریب را بیشتر کرد. سالها خشکسالی در آن منطقه مانع از آن شده بود که افراد بفهمند آنچه بهعنوان خانه، بازار و صحن امامزاده در این منطقه ساخته شده، آبراهه است؛ در نتیجه در رخداد طبیعی و استثنایی مرداد سال ۱۴۰۱، سیل به منطقه خسارت زیادی وارد کرد.
تا زمانی که حوضه آبریز دریاچه ارومیه پرباران است، تأثیر پل میانگذر روی دریاچه ارومیه مشخص نیست، وقتی وارد دوره خشکسالی بلندمدت میشویم، تازه تأثیرش رخ نشان میدهد.
تغییرات اقلیمی ذاتا بر تخریبها تأثیر دارند، ولی درستتر این است که بگوییم دستکاری انسان در طبیعت تأثیر آنها را تشدید میکند.
تغییرات دمایی که حاصل تغییر اقلیم است، مرز اقلیمها را تغییر میدهد. در الگوی کلی، هجوم گرما به سمت ارتفاعات است. تا حالا به این فکر کردهاید که چرا هوای تهران، دیگر مثل قبل نیست و شبیه هوای قم و ساوه شده است؟
این تغییرات دمایی در همه جای زمین رخ داده است و برخی کشورها فارغ از میزان رفاه و رشد اقتصادی، خسارات جانی و مالی زیادی متحمل شدهاند؛ بهطور مثال ۳ سال پیش چند صد نفر بر اثر دمای هوای ۴۰ درجهای جان خود را در کانادا از دست دادند. همین الان که صحبت میکنیم هم شما میتوانید اخبار شکسته شدن سدها بر اثر سیل و آتشسوزی جنگلها را در جایجای دنیا بشنوید. زیرآب رفتن فرودگاه دوبی نیز نمونه دیگری است.
برای سازگاری با این پدیده الگوی بارشی در کشور و استفاده بهینه از آن، چه باید کنیم؟
اگر ما خودمان را با این الگوهای بارشی سازگار نکنیم، حاصلش فقط سیل و فرسایش خاک است، اما اگر سازگار شویم، سیل یک فرصت برای تامین آب است؛ به همین دلیل برنامههای آبخیزداری و آبخوانداری بهشدت اهمیت پیدا میکنند. این برنامهها بهمعنای مهار آب در محل نزول باران هستند؛ بهطوریکه اجازه نمیدهند روانابها قدرت تخریب بیابند.
در مورد فرونشست هم همینطور است؟ آیا با فرونشست هم باید سازگار شد؟
فرونشست فرآیندی بدون بازگشت است. بخش قابلملاحظهای از آبخوانی را که نشانههای فرونشست را در آن میبینیم برای همیشه از دست میدهیم. وقتی سالی ۵ سانت در ۵ هزار کیلومترمربع از استان اصفهان دچار فرونشست میشود، بهمعنای پر کردن معادل یک سد امیرکبیر در سال با خاک و شن است. علاوه بر تأثیر فرونشست بر سازههای تاریخی و ساختمانهای مسکونی و راهها و... باید به آثار اکولوژیکی تخریب آبخوان و همچنین ذخیره آب بیکیفیت در آبخوان و نتایج آن نیز توجه کرد. ولی همه این موارد بهمعنای از دست دادن تمام آبخوان نیست. خوشبختانه میتوانیم بخش باقیمانده آبخوان را احیا کنیم. ترکیب آبخوانداری، آبخیزداری و دانش زمینشناسی است که میتواند مخاطره سیل را به نعمت و فرصت استثنایی تبدیل کند. سیلاب نهتنها برای تغذیه سفرههای زیرزمینی، بلکه برای مدیریت گردوغبار ناشی از خشکی تالابها فرصت طلایی است؛ از کرمان و سیستان و بلوچستان گرفته تا تالاب صالحیه در نزدیکی پایتخت. تمرکز صرف روی خطرساز بودن پدیدههای طبیعی، روش درستی در مواجهه با آنها نیست. اگر به سمت سازگاری برویم، رفتارمان هم تغییر خواهد کرد و میتوانیم به نوعی دیگر سرزمین را مدیریت کنیم.
سازمان زمینشناسی کشور درمورد مدیریت این رخدادها چه کارهایی انجام داده است؟
پدیدههای مرتبط با تغییر اقلیم را متخصصان هواشناسی پیشیابی و بسته به میزان انتشار کربن، سناریوهای متنوع و بسیار بلندمدتی ارائه میکنند. کاری که سازمان زمینشناسی انجام میدهد، دیرین اقلیمشناسی (Paleoclimatology) در محیطهای دیرینه است. از علائم و شواهدی که در بایگانیهای طبیعی (غیر از ایستگاههای ثبتکننده داده کنونی) وجود دارد، روندهای تغییر اقلیم را بررسی میکنیم؛ مثلا با بررسی رسوب دریاچهها و تالابها، تپههای ماسهای و... خشکسالی، سیل، ترسالی و... را در دوران مختلف زمینشناسی بررسی میکنیم. در برخی موارد حتی میتوان خشکسالیهای بدتر از شرایط کنونی را در هزاران سال پیش مشاهده کرد. این کار را در مورد زمینلرزهها با بررسی بقایای زلزله در سدههای قبل هم انجام میدهیم. این روش دید عمیقتری نسبت به تغییرات طبیعی زمین بهدست میدهد. کسی که دید عمیقتری نسبت به پدیدههای طبیعی داشته باشد، کمتر غافلگیر میشود و کمتر در معرض مخاطره قرار میگیرد. با توجه به اهمیت مسائل محیطزیستی در دنیا، احتمالا یکی از شاخصهای سنجش توسعهیافتگی در کشورها در آیندهای نزدیک «غافلگیری کمتر در برابر رخدادهای طبیعی غیرقابل پیشبینی» است. تحلیلهای بهدست آمده از ارزیابی دادههای سازمان زمینشناسی در اختیار مدیران و تصمیمسازان قرار میگیرد.
در ۲ دهه اخیر ادبیات مرتبط با جنبه مخرب پدیدههای طبیعی مورد توجه بوده و حالا عموم مردم هم با آن آشنا هستند. ما باید سعی کنیم به جای اینکه اسم مخاطره روی این پدیدهها بگذاریم، آنها را فرصتی برای تغییر روش مدیریت سرزمین بدانیم. مخاطره زمانی شکل میگیرد که درست در جایی که میدانیم زلزلهخیز، سیلخیز، و... است توسعه شهری و عمرانی انجام دهیم. دفتر مخاطرات زمینشناسی، مهندسی و زیستمحیطی سازمان زمینشناسی به نهادهای مختلف راهحلهای مهندسی هم ارائه میکند؛ مثلا میتواند بگوید در مسیر کدام دشت، آبخیزداری باید صورت گیرد. استفاده از دادههای سازمان زمینشناسی مانند این است که شما نقشه ساختمان مسکونیتان را بدانید و نیازی نباشد ۲۰ سال بعد برای تعمیر لولههای فرسوده، کل دیوارهای ساختمان را خراب کنید. نقشههای متنوع سازمان زمینشناسی، هر ۳ تا ۵ سال به روزرسانی میشوند.
بهنظرتان کدامیک از پدیدههای طبیعی در ایران بیشترین بسامد را دارند؟
ما در سرزمینی زندگی میکنیم که همیشه با ۲ چالش پایه آب و زمینلرزه مواجهیم، بقیه پدیدهها مثل فرونشست و سیل و خشکسالی، تابعی از این دو چالش هستند. از آنجایی که خشکسالی پدیدهای فرسایشی و خزنده است، آثارش را برخلاف سیل، کمتر درک میکنیم. این دو پدیده زمانی به مخاطره تبدیل میشوند که ما در کانال آب خروجی دروازه قرآن شیراز خیابان و پارک درست کنیم، در مسیر آبراهه امامزاده داوود بازار بسازیم، روی گسل لرزهساز شهرک بسازیم و ... اگر این مسائل را مهندسی و مدیریت نکنیم، امروز در مورد سیل حرف میزنیم و ۲ماه دیگر در مورد گردوغبار حرف خواهیم زد؛ بنابراین بهنظرم باید از فرصتهایی که طبیعت در اختیارمان قرار میدهد برای تطابق با شرایط استفاده کرد؛ تنها در این صورت است که الگوی مدیریتمان نیز تغییر میکند. وقتی شما میدانید که کدام مناطق، به چه دلیل، با چه اندازه و وسعتی درگیر پدیدههایی مثل سیل، زلزله، فرونشست، گردوغبار و... میشوند، این شمایید که باید تغییر کنید، نه طبیعت.
نظر شما